دانلود مقاله کارشناسی بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با هویت فردی در نوجوانان دختر متوسطه شهر ری (ناحیه 1) تهران 1
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
مقدمه................................................. 1
بیان مسئله ........................................... 2
هدف................................................... 3
اهمیت و ضرورت موضوع مورد مطالعه ...................... 4
فرضیه های پژوهش ...................................... 5
متغیرهای پژوهش ....................................... 6
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها....................... 6
فصل دوم
2-1 – مرحله نوجوانی .................................. 9
2-2 – اهمیت مطالعه دوران بلوغ......................... 9
2-2-1- رشد جسمانی ................................... 10
2-2-2 رشد عقلی – ذهنی ............................... 12
2-2-3- رشد عاطفی..................................... 13
2-2-4- رشد اجتماعی................................... 18
2-3- مفهوم هویت...................................... 20
2-4- تعریف هویت...................................... 21
2-5- کودک، هویت و نظریه های آن....................... 21
2-5-1- نظریه روانکاوی................................ 22
2-5-2- نظریه یادگیری اجتماعی ........................ 22
2-5-3- نظریه شناختی.................................. 23
2-6- نوجوانی و هویت.................................. 23
2-7- جنبه های ضمنی و آشکار خودآگاهی.................. 26
2-8- هویت از دیدگاههای مختلف ........................ 27
2-8-1- اریکسون....................................... 27
2-8-2- مارسیا........................................ 31
2-8-3- نقد الگوی مارسیا و اریکسون.................... 37
2-8-4- لوینگر........................................ 37
2-8-5- رویکرد فرآیند محوری برزونسکی.................. 40
2-8-6- استانلی هال................................... 41
2-8-7- اتورانک....................................... 41
2-8-8- اشپرانگر...................................... 42
2-8-9- بلوز.......................................... 42
2-8-10- والون........................................ 43
2-9- شکل گیری هویت................................... 43
2-10- عوامل موثر در شکل گیری هویت.................... 47
2-11- عواملی که بر رشد هویت تاثیر می گذارند. ........ 48
2-12- پایگاههای هویت..................................................... 49.......................................................
2-13- تعدد هویتها ................................... 50
2-14- شخصیت و تعلقات اجتماعی ........................ 50
2-15- تحول هویت در سنین مختلف........................ 51
2-16- بحران هویت..................................... 52
2-17- بحران هویت از دیدگاه اریکسون .................. 54
2-18- نظر روانشناسان کشور ما درباره تعریف بحران هویت. 56
2-19- اختلالات مربوط به هویت........................... 57
2-20- جنس و هویت..................................... 58
2-21- پژوهشهای انجام شده مربوط به هویت در خارج از کشور 60
2-22- پژوهشهای انجام شده مربوط به هویت در داخل کشور.. 61
- دلبستگی
2-1- مفهوم شناسی دلبستگی ............................ 62
2-2- مؤلفه های اصلی دلبستگی ......................... 65
2-3- خواستگاه های نظری دلبستگی....................... 66
2-3-1- مبانی روان پویشی نظریه دلبستگی ............... 66
2-3-2- نظریه یادگیری ................................ 67
2-3-3- نظریه تحول شناختی ............................ 68
2-3-4- نظریه کردار شناسی ............................ 69
2-3-5- نظریه دلبستگی بالبی .......................... 70
2-4- نظریه دلبستگی تئوری بالبی ...................... 71
2-5- سبک های دلبستگی از دیدگاه های مختلف............. 76
2-6- انواع سبک های دلبستگی........................... 79
2-6-1- سبک دلبستگی ایمن.............................. 79
2-6-2- سبک دلبستگی نا ایمن – اجتنابی................. 80
2-6-3- سبک دلبستگی نا ایمن – دوسوگرا................. 82
2-7- مراحل شکل گیری دلبستگی در نوزادان .............. 83
2-8- تحول دلبستگی در نوجوانی ........................ 85
2-9- تداوم دلبستگی از کودکی تا نوجوانی .............. 85
2-10- عوامل موثر بر ثبات دلبستگی از کودکی تا بزرگسالی 87
2-11- دلبستگی و سازمان شخصیت ........................ 88
2-12- دلبستگی و آسیب شناسی روانی در دوره نوجوانی .... 91
2-12-1- اختلال رفتارهای ضد اجتماعی ................... 91
2-12-2- اختلال بی اشتهایی روانی ...................... 92
2-12-3- اختلال افسردگی................................ 93
2-12-4- الگوهای رفتار مرضی در دوره نوجوانی .......... 93
2-12-5- اختلال گسستگی ................................ 94
2-13- پدیده های دلبستگی و گسستگی .................... 95
2-14- ارتباط دلبستگی، گسستگی و تاریخچه خشونت کودکی... 96
2-15- معیارهای تشخیص دلبستگی 101
2-16- ارتباط هویت و دلبستگی 102
2-17- پژوهشهای انجام شده مربوط به دلبستگی در خارج از کشور 102
2-18- پژوهشهای انجام شده مربوط به دلبستگی در داخل کشور 104
2-19- پژوهشهای انجام شده مربوط به ارتباط هویت و دلبستگی در خارج از کشور 105
فصل سوم
3-1- طرح پژوهش ..................................... 108
3-2- متغیرهای پژوهش ................................ 108
3-3- تعریف و تعیین جامعه ........................... 108
3-4- نمونه پژوهش ................................... 108
3-5- روش نمونه گیری ................................ 109
3-6- ابزار اندازه گیری ............................. 109
3-7- روش اجرای پژوهش................................ 114
3-8- روش آماری ..................................... 115
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادهها ............................. 117
آمار توصیفی ...................................... 119
تجزیه و تحلیل دادهها در قالب فرضیه های پژوهش ..... 119
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری ................................. 125
محدودیت های پژوهش................................. 128
پیشنهادات......................................... 128
ضمایم و پیوستها
منابع
فهرست جداول
عنوان صفحه
4-1- شاخصهای توصیفی متغیرهای سبک های دلبستگی و هویت فردی.... 117
4-2- هیتسوگرام دلبستگی دو سو گرا.................... 117
4-3- هیتسوگرام دلبستگی نا ایمن/ اجتنابی ............ 118
4-4- هیتسوگرام دلبستگی ایمن......................... 118
4-5- هیتسوگرام هویت فردی............................ 119
4-6- نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای دلبستگی ایمن و هویت فردی ..................................... 120
4-6-1- رگریسون دلبستگی ایمن و هویت فردی............. 120
4-7- نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای دلبستگی دو سو گرا و هویت فردی ................................... 121
4-7-1- رگریسون دلبستگی دو سو گرا و هویت فردی ....... 121
4-8- نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای دلبستگی اجتنابی و هویت فردی .................................. 122
4-8-1- رگریسون دلبستگی اجتنابی و هویت فردی ......... 122
4-9- ضریب همبستگی بین سبکهای دلبستگی و هویت فردی ... 123
-1- مرحله نوجوانی: قبل از بررسی مرحله نوجوانی و شرایط و ویژگی های آن بهتر است اشارهای به دوران پیش از بلوغ شروع بکنیم. بر حسب نژادهای مختلف در اوایل سن دوازده یا سیزده سالگی دوران پیش از بلوغ شروع می شود و تعادل جسمی و روحی کودک به هم می خورد. تغییرات جسمی عمیقی شروع می شود و بدن کودک شکل دیگری به خود می گیرد. نیروی او افزایش یافته و خلق و خوی او تعادل کمتری پیدا می کند. افق زندگی او که تا آن موقع به خانواده و مدرسه محدود بود وسعت بیشتری پیدا می کند. تخیلات وی شروع شده و گاه، زیادی آنها تحصیل را مختل می سازد. این دوره که تا پانزده یا شانزده سالگی ادامه دارد به صورت بحران ظاهر می شود و شاید به این دلیل است که دانشمندان آن را دوره متشنج زندگی یا دوران منفی خواندهاند و این پیش آهنگ ایام بلوغ و ظهور دوره تولید مثل است.
دوران نوجوانی با تغییرات گوناگونی در زمینههای متعدد همراه است. این دوران یکی از بحرانی ترین ادوار زندگی به حساب می آید. در این که سن بلوغ در چه زمانی آغاز می شود و در چه زمانی پایان می یابد، اتفاق نظر وجود ندارد و با توجه به اینکه مجموعهای از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی در بروز آن مؤثر است، تعیین یک زمان دقیق برای آغاز و پایان آن امکانپذیر نیست. (نقل از هژبری، 1383).
2-2- اهمیت مطالعه دوران بلوغ:
شاید این سؤال مطرح می شود که چرا مطالعه بلوغ و نوجوانی از اهمیت خاصی برخوردار است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت:
اولاً امروزه عمده نیروی انسانی را در اکثر کشورهای جهان، نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند به طور مثال در کشور خود ما ایران، که دارای جمعیت جوان است.
ثانیاً: با توجه به ویژگی های موجود در فرد، در این دوره بزهکاری و اختلالات شخصیتی بیشتر به چشم می خورد و این امر یک واقعیت شناخته شده است. بنابراین شناخت دوران بلوغ و ویژگیهایی که دارا می باشد باعث ارائه راه کارهای مناسب برای مقابله با این نابهنجاری ها در جامعه گردد.
ثالثاً: با توجه به این که شخصیت انسان در طی مراحل گوناگون بتدریج شکل می گیرد، دانستن ویژگی های آن باعث می شود تا ما با برخورد مناسب با نوجوان و هدایت وی باعث شویم تا در مراحل بعدی یعنی جوانی و بزرگسالی، هدفمند به زندگی خود ادامه دهد. (نقل از هژبری، 1383).
رابعاً: می دانیم که یکی از ویژگی های مهم در این دوران مسائل جنسی است، و شناخت نوجوان باعث می شود تا از انحرافات و لغزشهای جنسی وی که در این دوران به دلیل عدم شناخت ویژگیها و خواستهای نوجوان، فراوان مشاهده می شود، جلوگیری کرده و با آموزش صحیح، وی را برای شناخت یک زندگی سالم جنسی مهیا سازیم. پس به طوری که می توان گفت، هدف از مطالعه این دوران پی بردن به ابعاد شخصیتی نوجوان، یافتن نیازهای جسمانی و روانی خاص وی و به کار گیری روش های مناسب تربیتی با توجه به این ویژگیها و هدایت وی برای دستیابی به یک زندگی سالم می باشد. (نقل از هژبری، 1383).
لذا با توجه به مطالب فوق و دریافتن اهمیت این دوران، آن را در ابعاد جسمانی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی به طور مجزا بررسی می کنیم:
2-2-1- رشد جسمانی نوجوان
اکثر نوجوانان دختر و پسر در طی این مرحله دستخوش دگرگونی های زیستی و بدنی می شوند و تقریباً طرح دائمی چهره و بدن آنان نمایان می شود. پس از آن دگرگونی های بدنی تا پایان زندگی به آرامی صورت می گیرد به طوری که در دوره نوجوانی آنچه بیش از همه به چشم می خورد. بلند شدن طول قد، ازدیاد وزن و ظهور ویژگی های جنسی در پسران و دختران است. همه این دگرگونی ها چنانکه می دانیم معلول تراوش غدههای جنسی، فوق کلیوی و بویژه غده هیپوفیز است.
در مرحله نوجوانی اعضا گوناگون داخلی، دستگاه استخوان بندی و قوای عضلانی رشد می کنند و اعمال خاصی را انجام می دهند. رشد و تکامل بدنی در این دوران از قانونهای عمومی پیروی می کند بدین معنا که قسمت بالای بدن پیش از قسمتهای پایین، رشد می کند چنانکه سطح پیشانی از حیث طول و عرض وسیع می شود. رستنگاه موی سر عقب می رود، بینی بزرگ می شود به طوریکه نوجوان را مضطرب و ناراحت میکند، و دندانهایش کامل و محکم می شوند، فک بالا پیش از فک پایین، و بازوها و دستها قبل از پاها نمو می کنند تا اینکه فرد به رشد کامل خود می رسد.
در دوره نوجوانی رشد جسمانی سریع، موجب افزایش قد و وزن می گردد. سرعت رشد دختران با پسران تفاوت دارد. بدین معنی که در پسران از سیزده تا پانزده سالگی است و در چهارده سالگی به حداکثر می رسد. در این زمان بر قد پسر، ده تا بیست سانتی متر و بر وزن او هفت تا بیست کیلوگرم افزوده می شود. سرعت رشد دختر، معمولاً دو سال زودتر از پسر آغاز می گردد و از یازده تا سیزده سالگی ادامه می یابد و در دوازده سالگی به حداکثر می رسد. در دوره نوجوانی، دختران در مقایسه با پسران رشد کندتری دارند و بر قد آنان دوازده تا چهارده سانتی متر و بر وزنشان ده تا پانزده کیلوگرم افزوده می شود. رشد قد پسران در پانزده سالگی و در دختران در سیزده سالگی کندتر می شود و پس از گذشت سه سال تقریباً متوقف می شود.
اولین علائم بلوغ در پسران در دستگاه تولید مثل حاصل می شود که با رشد سریع بیضهها و رویش موهای شرمگاه همراه است و اولین انزال نطفه در سنین تقریباً دوازده تا چهارده سالگی به وقوع می پیوندد.
موهای زیر بغل و صورت نیز معمولاً دو سال پس از روییدن موهای شرمگاه ظاهر می شود. در دختران بر جسته شدن پستانها در سن تقریباً یازده سالگی از اولین علائم مشخصه بلوغ به حساب می آید. سپس قسمت بیرونی دستگاه تولید مثل رشد می یابد و سرانجام قاعدگی اتفاق می افتد. که سن وقوع آن به تغذیه، بهداشت، شرایط اقلیمی، نژاد، آموزشها و محرکهای محیطی بستگی دارد و معمولاً در سنین نه تا سیزده سالگی رخ می دهد. نگرش و طرز تلقی دختر نسبت به قاعدگی خود، در ایفای نقش مادری و سازگاری اجتماعی و زناشویی آینده او تاثیر بسزایی دارد. آموزشها و توصیه های تربیتی مفیدی که از جانب والدین و افراد آگاه در این زمینه در دسترس نوجوانان قرار می گیرد می تواند در پیدایش نگرش و واکنش مطلوب نسبت به اولین قاعدگی مؤثر باشد. دخترانی که از قبل برای وقوع آن آمادگی دارند و اطلاعات لازم را کسب کردهاند به راحتی خواهند توانست با مسائل و مشکلات این واقعه مقابله نمایند. و آنان که آمادگی و اطلاعات کافی ندارند به هنگام وقوع قاعدگی نسبت به آن احساس تنفر و شرم و خطر می کنند. قاعدگی در آغاز نامنظم است و با سر درد، کمر درد و شکم درد توأم می باشد. هم چنین احتلام نیز ممکن است پسر را هراسان و پریشان سازد. در این مورد نیز ارائه اطلاعات مفید و ایجاد آمادگی در پسر توسط پدر و افراد آگاه می تواند باعث تسکین خاطر و آرامش او گردد. (نقل از هژبری، 1383).
2-2-2- رشد عقلی یا ذهنی
رشد عقلی یا ذهنی در دوران نوجوانی سرعت دوران کودکی را ندارد. آنچه دوران نوجوانی را از لحاظ رشد عقلی بیشتر مشخص می کند، گسترش دامنه شناخت نوجوان است. زیرا قسمتی از رشد عقلی نوجوان، نتیجه رشد و نمو سلسله اعصاب و قسمت دیگر محصول تجربه و معرفت است.
نوجوان همزمان با رشد دگرگونی های بدنی به تلطیف و تکمیل ذوق و مهارتهای عقلی، ادراک نگرش و رغبتهای خود نیز می پردازد. البته این رقابتها و انگیزهها بنا به تغییرات بدنی، احساسهای نیرومندی، واکنشهای عاطفی و توقعاتی که برای رسیدن به دوره بزرگسالی به آنان می رود، دگرگون می شود.
نوجوانی دوران کوتاهی است که میان کودکی و بزرگسالی واقع می شود. در این دوران وی هرچه بیشتر به سوی مردم، رویدادها و پدیده های جهان بیرون گرایش پیدا می کند و فعالیتهای وی بیشتر در کانون گروه همتایان متمرکز می شود. این دوران را باید دوران نوسانها، خیزشها، فعالیتها و رفتارهای هیجان انگیز به شمار آورد.
با افزایش رشد ذهنی در دوره نوجوانی، نوجوان به تدریج تفکر عینی و ملموس را رها میسازد، به تفکر انتزاعی و منطقی میپردازد و با تشکیل فرضیه، قادر به استدلال و نتیجه گیری از وقایع و پدیده ها می شود. به عنوان نمونه، جوان می تواند قوانین متعدد را با یکدیگر تلفیق کند و به تاثیر حرارت بر آهن پی ببرد. در این دوران نوجوان برای حل مساله، نقشه و طرحی ذهنی دارد و بدون توسل به پدیده های عینی و ملموس می تواند فرضیه بسازد و پس از استدلال و تجزیه و تحلیل، نتیجه گیری کند و به مفاهیم جدیدی دست یابد.
پیاژه معتقد است که تمام اعمال سطحی که فرد تا پیش از دوازده سالگی انجام می داد، اکنون جای خود را به یک طرز عمل منظم و سیستماتیک می دهند و استدلال را در این دوره (12 تا 16 سالگی) همان تعمیم دادن خصوصیات جزء به کل می داند. به عبارت دیگر تفاوت کمی بین اعمال فرد در این دوره و دوره های قبل وجود دارد، این است که کودک در دوره قبل اعمال را جزء به جزء انجام می داد و به هیچ وجه فهم کلی از آن نداشت در حالیکه در این دوره فرد به کمک قیاس می تواند نتایج احتمالی را پیشاپیش، پیش بینی کند. در این دوره نوجوان نسبت به عمل خود تا حد قابل توجهی بصیرت دارد و از انجام امور به گونهای کورکورانه پرهیز می نماید. هم چنین هنگام مواجه شدن با مسایل جدید و حل آنها دارای جمود فکری نیست بلکه از خود حرارت، فعالیت و انعطاف بیشتری نشان می دهد. او اضافه می کند که نوجوان خود را در نقش یک انسان بالغ می بیند و مایل است همانند آنان کارها را انجام دهد. از این جهت بر اساس اعمالی که انجام می دهد سعی می کند فرضیههایی برای خود بسازد و یا فرضیه های دیگران را مورد استفاده قرار دهد. از مشخصات دیگر این دوره از نظر وی پی بردن به دو اصل «بالقوه» و «بالفعل» است. به عبارت دیگر نوجوان به این مساله پی می برد که آنچه انجامش اکنون فراهم نیست، ممکن است در شرایط دیگری صورت پذیر باشد. (نقل از هژبری، 1383).
2-2-3- رشد عاطفی
همراه با تغییرات جسمانی، در نوجوان یک سلسله دگرگونی هایی در احساسات، عواطف، تمایلات و خواستهها، تصورات و تخیلات بوجود می آید و توازن کودک را به هم می زند و احتمال بروز اختلاف رفتاری را در این دوره افزایش می دهد. برای تداوم زندگی، نوجوان باید افکار، وابستگیها و روابط دوران کودکی خود را رها ساخته و در هر مرحله دیدگاهها و مهارتهای جدیدی بدست آورد.
انتقال موفقیت آمیز از دوره کودکی به نوجوانی نیاز اساسی به تغییر مفهوم خویشتن دارد، که کار چندان آسانی نیست و بدون کمک اطرافیان خصوصاً والدین مطلع و آگاه، با موفقیت قرین نخواهد بود. نوجوان برای انطباق خود با محیط و شناخت انتظارات اطرافیانش بشدت به راهنماییهای افراد آگاه و بصیر نیاز دارد. تغییرات سریع جسمانی و توأم با رشد ذهنی در نوجوان وی را دچار گوشه گیری، ناسازگاری، درون گرایی، ترس، وحشت، افکار رویایی، خود شیفتگی و حجب و حیا می کند و این صفات در رفتار وی ظاهر می گردد.
با تشدید احساسات و عواطف در دوره نوجوانی، نوجوان از واقعیت عینی محیط فاصله گرفته و به عالم خیال و رویا پناه می برد و به تقلید از قهرمانان و شخصیتهای ایده آل خود می پردازد و بدین وسیله تمایلات و خواسته های درونی خود را ارضا می کند. در این میان رشد ذهنی نیز به نوبه خود، قدرت تجزیه و تحلیل نوجوان را افزایش می بخشد و موجب می گردد تا نوجوان افکار و احساسات خود را در قالب خیال و رویا، یعنی به آنگونه که می خواهد و نه آنطوری که هست، ارائه دهد و به این وسیله خود را ارضا کند در این حالت نوجوان از درک واقعیتها غافل می ماند و در عالمی از رویا و خیال فرو رفته و این حالت ارضا کننده و تسلی بخش ساعتها در خلوت، افکار وی را به خود مشغول می سازد.
احساسات و عواطف نوجوانان متغیر و متعدد است و به سادگی قابل پیش بینی نیست. نوجوان قادر است تا احساسات و عواطف خود را مخفی کرده و علی رغم احساس خویش، رفتار دیگری بروز دهد، که چنین حالتی برقراری ارتباط و تعامل با وی را مشکل تر می سازد. از عواطف متداول بین نوجوانان می توان به موارد زیر اشاره کرد: (نقل از هژبری، 1383).
1- ترس: که منشأ آن می تواند مسائل مختلفی باشد. نوجوان ممکن است در اثر مواجهه با خطرات ناگهانی و غیر منتظره که آمادگی دفاع از آن را ندارد دچار این مساله گردد. از انواع ترس می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) ترس از مدرسه: که شامل مواردی چون ترس از امتحانات، ترس از تمسخر همکلاسان، ترس از شرکت در بحثهای گروهی کلاس یا کوتاهی در انجام تکالیف نام برد.
ب) ترس های خانوادگی: که ممکن است در اثر بیماری یا مشاجره های موجود در خانواده حاصل شود.
پ) ترسهای اقتصادی: در اثر فقر و پایین بودن سطح اقتصادی خانواده، مسائل شغلی و امثال آن ممکن است حاصل شود.
ت) ترسهای بهداشتی: که معمولاً در اثر حوادث ناگهانی، مصائب، مرگ و امثال آن ظاهر می شود.
ث) ترس اخلاقی: که ممکن است در اثر احساس گناه از انجام عمل خطا از ناحیه وی ظاهر شود. نوجوان می ترسد که نتواند از عهده انجام کارهای محوله برآید، می ترسد، که نتواند دوستانی پیدا کند و در نتیجه تنها بماند. و هم چنین ناآگاهی، بی توجهی یا نگرش نامناسب والدین نسبت به این تغییرات جسمانی، در دوران بلوغ، موجبات نگرانی وی را فراهم می آورد. از این رو آگاهی والدین از این تغییرات جسمی و روانی و اقدام به موقع آنان، در سازگاری عاطفی نوجوانان می تواند مؤثر باشد. و این ترس ممکن است به صورت اضطراب و دلواپسی، کمرویی، پریشانی، یا افسردگی در نوجوانان ظاهر گردد. (شعاری نژاد، 1381).
2- خشم: این مورد بر اثر برخورد نوجوان به مانعی که بر سر راه رسیدن به هدف خود دارد، حاصل می شود. تشدید این عامل، عملکرد حواس را در وی مختل کرده و قضاوت صحیح را مشکل و غیره ممکن می سازد. از مهمترین عوامل ایجاد خشم در نوجوان به سلب آزادی، ممانعت از استقلال، نرسیدن به هدف، تبعیض، احساس ستم و محرومیت اشاره کرد. نوجوان وقتی که از اطرافیان خود، یعنی اعضای خانواده یا افرادی که در محیط بیرون از خانواده با آنان برخورد دارد، یعنی، معلم، همکلاسان، دوستان و..... مورد ستم قرار گیرد یا اگر از چیزهایی که به آنها علاقمند است محروم بماند، این عوامل ممکن است موجبات خشم وی را فراهم آورد. (نقل از هژبری، 1383)
اما نوجوان ممکن است در مقابل این مسائل واکنشهای مختلفی از خود نشان دهد:
ممکن است که نوجوان در مقابل این مسائل مبادرت به انجام فعالیتهای متضاد نماید.
ممکن است نوجوان در مقابل این مسائل مبادرت به استفاده از علائم لفظی، یعنی تهدید یا دشنام دادن کند.
ممکن است در واکنش به آنها مبادرت به تغییرات چهرهای کند. یعنی، در عکس العمل به آن چهره خشمگین به خود بگیرد.
یا اینکه ممکن است در مقابل آنها خود را سرزنش کرده به طوری که بعضاً از شدت ناراحتی به گریه می پردازد. (شعاری نژاد، 1381).